هانگ ژینگ وانگ، که تا به حال به طور بیحاشیه زندگیو به عنوان یک برده شرکتی تحمل میکرد، یه روز سیستم نهایی رو بیدار کرد؛ که هر چقدر بیشتر لذت میبرد، ثروتمندتر میشد! بعد از اون، از یک کارمند پایینرتبه به یه رئیس رتبه بالا تبدیل میشه، روی سادهلوحان قدم میزاره و به متکبران رو خورد میکنه. و اینجوری، سفر اون به عنوان یک سرمایهدار الهی آغاز میشه!